رؤیاها را پرچم کردیم!
صمد صمد


• رؤیا ها را پرچم کردیم و دویدیم
• در کوچه های تنگ پر تاب و تب شایعه

• حرف ها را
• به باد دادیم و با درخت ها پیوند خوردیم

• دشنه های کند زنگار بسته
• عصب ها را دریدند

• شاعران شعرهاشان را خاک کردند و گفتند:

• «این اتفاق ساده ای نیست که هر روز کنار گوش شاهدش باشیم

• عاقبت تعقیب در کوچه های بن بست، درگیری است!

• ما نیز می دانیم
• که این شب پر ستاره و پرواز ماه

• اتفاق ساده ای نیست

• که چشم به خواب دهیم و

• مسیر رؤیاها را

• گرده به گرده
• دندان به هم بفشاریم و

• مچاله شویم بی عشق

• در بستر سرد تنهایی

• که روز
• بی بالا آمدن خورشید
• خود نیز تماشایی است

• و شهیدان و عاصیان
• شعر پر نقطه چین کتاب های ممنوع بر رف چیده ی
• شیفتگان تاریخ اند

• فصل اگر فصل شاعران باشد.»


پایان

October 30th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان